نقدی بر آموزشگاه موتورسیکلت

((  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم  ‏))

مرثیه ای در باب آموزشگاه موتورسیکلت

این مطالب تجربه بنده از مشکلات بسیار آموزشگاه موتورسیکلت ((رهرو)) واقع در سه راه آذری می باشد که البته اکثر آموزشگاه های موتور و حتی ماشین دیگر نیز برخی از این مشکلات را دارند. 

1- طولانی بودن مدت اخذ گواهینامه و الزام مراجعه ی متعدد فرد

از زمان اولین مراجعه به شما گفته میشود که در تاریخی خاص برای ثبت نام به آموزشگاه مراجعه کنید. که ممکن است حتی بیش از یک ماه دیگر باشد!! به طور متوسط اگر شما تا اواسط خرداد به آموزشگاه بروید باید اوایل تیر ماه برای ثبت نام مراجعه کنید!

بعد از ثبت نام و پایان کلاس های تئوری و دادن آزمون به شما برای حدود یک ماه دیگر وقت میدهند برای شرکت در کلاس های عملی!! این در صورتی است که شما آزمون را در همان دفعه ی نخست قبول شوید در غیر این صورت علاوه بر هزینه ی اضافی، باید یک بار دیگر برای ثبت نام در آزمون و یک بار دیگر برای شرکت در آزمون مراجعه کنید که حداقل یک هفته هم زمان میبرد...

تعجب از اینجاست که چرا در همان روز که در آزمون مردود شده اید شما را برای آزمون هفته ی بعد ثبت نام نمیکنند و باید یک روز هم وقت خود را فقط برای ثبت نام اختصاص دهید و این در حالی است که به دلیل تعداد انگشت شمار آموزشگاه موتورسیکلت در شهر تهران بعضی افراد از راه های دور و بدون وسیله باید به آموزشگاه بیایند یعنی صرف وقت و هزینه بسیار...

2- شرکت اجباری در کلاس ها

جالب اینجاست که فرد حتی اگر خط به خط آیین نامه را هم حفظ باشد و موتور سوار حرفه ای هم باشد مجبور است در همه ی کلاس های تئوری و عملی شرکت کند!!!!  زیرا که وقت مردم برای مسئولین بسیار با ارزش و مهم است!!!

3- آموزش مطالب غیر مرتبط با موتور سیکلت

آموزشگاه موتور سیکلت!!! و چه آموزشگاه موتورسیکلتی؟!! و تو چه میدانی که آموزشگاه موتورسیکلت چیست؟!!!

مسئله ی بسیار عجیب و تأسف آور این است که در کلاس های تئوری، که شما مجبورید در آن شرکت کنید و وقت بگذارید و برای آن هزینه هم پرداخت کرده اید به شما مسائل فنی خودروی سواری را آموزش میدهند، بله درست است... در آموزشگاه موتور به شما فنی ماشین یاد میدهند آموزش که چه عرض کنم فردی میاید درون کلاس و چند سوال میگوید که شما بنویسید. عجیب تر آن که از این مطالب در آزمون پایانی شما سوال طرح شده و باید آنها را حفظ کنید که بتوانید در آزمون قبول شوید حتی اگر هیچ کدام از آن ها به کار شما نیاید...  آخر مسئولین به فکر شما هستند که دقیقه ای از عمر شما هدر نرود!!!

4- افراد ثبت نامی بسیار زیاد و نبود پرسنل کافی برای پاسخگویی

در هر ماه حدود 300 نفر در آموزشگاه ثبت نام میشوند و خنده دار است که بگویم جواب گوی این تعداد را حداکثر 3 یا 4 نفر بر عهده دارند که آنها هم آنقدر سرشان شلوغ است که حوصله و وقت پاسخ گویی و راهنمایی کردن کسی را ندارند و شما مجبورید برای ثبت نام اولیه در آموزشگاه یا ثبت نام و شرکت و دریافت نتیجه آزمون بیش از حد منتظر بمانید در بعضی اوقات که اوج شلوغی است خصوصا ثبت نام در آموزشگاه باید بیش از یک یا دو ساعت صبر کنید و بدتر این که اگر نوبت شما برسد و اسمتان خوانده شود و حضور نداشته باشید ممکن است دیگری را به جای شما ثبت نام کنند و ظرفیت تکمیل شود در این صورت مجبورید یک ماه دیگر برای ثبت نام تشریف فرما شوید!!!!

شلوغی و عدم پاسخگویی مناسب باعث ناراحتی و فشار و استرس به اکثر افراد و حتی خود پرسنل شده است. اکثر افراد با ناراحتی و فشار عصبی از آموزشگاه خارج میشوند. اگر یک روز شلوغ در آموزشگاه باشید با این که چندین دوربین و دستگاه ظبط صدا در آموزشگاه به کار رفته شاهد دعوای های متعدد خواهید بود که بیشتر آنها ناشی از این مسئله می باشد.

5- بی نظمی در  برگزاری آزمون ها

روزهای برگزاری آزمون چه آیین نامه و چه عملی از نظم بسیار بالایی برخوردار است!!! به شما گفته میشود که مثلا قبل از ساعت ده برای آزمون در آموزشگاه حاضر باشید و اگر شما 5 یا 10 دقیقه دیرتر به آموزشگاه بروید به شما گفته میشود که آزمون شروع شده و نمیتوانید شرکت کنید و یک روز دیگر  بعد از ساعت یازده از شما آزمون میگیرند وقتی هم اعتراضی کنی پاسخ درستی نخواهی شنید به طور کل پاسخ این است: ((همینه که هست، دوست نداری نیا!)) در  آزمون عملی وضع بدتر است. به شما گفته میشود که ساعت 8 صبح در محل حاضر باشید جالب این است که تازه بعد از ساعت 8:30 آزمون شروع میشود و به دلیل شلوغی بسیار تا نوبت شما شود بستگی به شانستان که در لیست چندم باشید، شاید بیش از یک ساعت طول بکشد و ده ها نفر باید زیر آفتاب و باران و در گرمای تابستان یا  سرمای زمستان بایستند که نوبتشان شود و باز هم اگر نوبتشان رد شود میروند آخر لیست!! این ها در حالی است که بعضی افراد از کارشان مرخضی گرفته و به آموزشگاه می آیند بعضی در دانشگاه کلاس دارند، بعضی از راه دور آمده اند و...  استرس آزمون را هم به این ها اضافه کنید... تا چه اندازه به فرد فشار عصبی وارد میشود تازه اگر در آزمون قبول شوید باز هم باید دقایق بسیاری منتظر باشید که نوبت شما برسد و کارتان انجام شود و این مسائل را در نظر بگیرید و این که فرد در آزمون مردود هم بشود باز هم باید به خاطر هزار تومان به بانک برود و فیش تهیه کند و برای آزمون بعد وقت بگیرد و باز هم منتظر بماند که سر مسئول آموزشگاه مقداری خلوت شود و پاسخ او را بدهد و دردسرهای دیگر ....

آری ما هم  انتظار داریم عکس العمل بدی نشان ندهد و فقط آرام بنشیند!!!  نمیدانم خنده دار است و یا گریه دار؟؟؟!!!!!!

6- عدم آموزش و برخورد صحیحِ برخی از مربیان

چون تعداد زیادی از شرکت کنندگان کم و بیش خود موتور سوار هستند مربی آموزش خاصی به آنها نمیدهد و از همان جلسه اول میگوید خودت تمرین کن و کسانی هم که مبتدی هستند مربی قسمتی از جلسه اول را به او آموزش میدهد که اگر هم درست کار نکنی ممکن است توهین و ناسزا بشنوی!!! از جلسه بعد هم میگوید که موتور را بردار و خود تمرین کن!!! و خودش درون اتاق نشسته و استراحت میکند و چای میل کرده و حقوق میگیرد اگر هم اعتراضی به خود مربی یا به موتور داشته باشی باز هم جواب این خواهد بود که: (( همینه که هست! خودت بیرون تمرین کن!))

7- موتور سیکلت های ناسالم

آموزشگاه در قبال مبلغ بالایی که از هر فرد دریافت میکند موتورسیکلت هایی در اختیار نوآموزان قرار میدهد که از موتور بودن فقط شکل آن را دارند.... روشن کردن هر کدام از موتورها یک دردسر است... ترمزهایی که به خوبی عمل نمیکنند... چراغ ها و کیلومتر شمار هم که به عنوان دکور است... و گاز و کلاجی که کاملا با گاز و کلاج یک موتور سالم و موتور آزمون اصلی تفاوت دارد و همین مسئله باعث مردودی بسیاری از مبتدیان در آزمون اصلی میشود... جالب اینجاست که اگر با همین موتورهای حرفه ای!!! و مربیانی که به عالیترین شیوه آموزش میدهند!!! تصادف کنی باید به جای قطعات آسیب دیده آکبند آن را تهیه کرده و بیاوری!!!

8- برخورد بی ادبانه و سخت گیری بیش از حد برخی از افسران آزمون گیرنده

استفاده از کلمات ناشایست توسط برخی از افسران و تحقیر و توهین نسبت به بعضی آزمون دهندگان و نگاه مغرورانه و سخت گیری نسبت به بعضی از دیگر مشکلات است ...

 

9- پرداخت هزینه های متعدد و بالا

علاوه بر هزینه ی اولیه ای که به آموزشگاه باید پرداخت شود باید برای شرکت در هر آزمون مبلغی پرداخت شود که فقط هم با کارت بانکی میشود پرداخت کرد و با آن همه شلوغی این هم باعث گرفته شدن وقت میشود و فیش هایی که باید  به حساب راهنمایی و رانندگی و ... واریز شود که هزینه ی آن یک طرف و طولانی شدن کار و صرف وقت برای هر نفر یک طرف دیگر... چه قدر آسان تر بود اگر تمامی این مبالغ همان ابتدا دریافت می شد.    مسئله دیگر آن است که برای هر آزمون یک فیش هزار تومانی باید واریز شود و  خود آموزشگاه نیز مبلغی دریافت میکند که جالب این است که در صورت مردودی مبلغ پرداختی به آموزشگاه بیشتر هم میشود!!!! حتی وقتی در آزمون قبول هم میشوید باید مبلغی دیگر کارت بکشید!!!

برای مثال: اگر فردی بخواهد در آزمون عملی شرکت کند باید دفعه اول مبلغ 3000 تومان کارت بکشد و اگر فقط یک بار مردود شود باید یک تمرین عملی برای خود رزور کند که مبلغ آن 19000 تومان است مبلغ بالایی که بابت تمرین با موتوری است که جای سالم کمی در خود دارد و مربی ها هم در اتاق نشسته و داستان تعریف میکنند و بدترین چیز  این که شرکت در آن هم تا دو مرتبه مردودی کاملا اجباری است!!! و برای شرکت در آزمون بعدی دوباره فیش هزار تومانی واریز کند و فقط برای یک دقیقه آزمون  و سوار موتور شدن مبلغ 5800 تومان نیز برای آموزشگاه کارت بکشد!!!!!! جمع این مبالغ و هزینه های جانبی مانند معاینه چشم که جالب است برای 30 ثانیه و نشان دادن چند علامت باید مبلغ 22000 تومان پرداخت کنید در صورتی که تعیین نمره چشم و عینک در بیمارستان های خوب زیر 15000 تومان است.... و خصوصا برای افراد بسیاری که مسیر طولانی دارند، هزینه ی رفت و آمد و... به همراه وقتی که فرد از کارهای دیگر خود میزند و به آموزشگاهی می آید که به دلیل شلوغی هر بار نیز باید چند ساعت معطل شود و استرسی که برای آزمون بعد دارد و این که بعضی نیز وضعیت مالی خوبی ندارند و باید این پول ها را بدهند تا جیب عده ای دیگر پر تر شود تا چه حد باعث ناراحتی و نا امیدی فرد خواهد شد؟؟؟؟ حال همه ی این ها را در نظر بگیرید و مشکلات گذشته را نیز اضافه کنید و افراد بسیاری که بیش از پنج و شش بار در آزمون های تئوری و عملی مردود میشوند!!!!!  ناراحتی و نا امیدی افرادی که در آزمون قبول نمیشوند را میتوان به راحتی از چهره ی آنها تشخیص داد. در صورتی که میشد با تعداد بیشتر آموزشگاه و برنامه ریزی صحیح بسیاری از آن را کاهش داد.

سخن آخر...

چه بگویم که دیگر زبانم قاصر و دستانم خسته  است از گفتن و نوشتن مشکلات بسیار زیاد این مسئله...

و چه جوابی خواهند داشت در پیشگاه حضرت حق آن افرادی که در این زمینه میتوانستند کار انجام دهند و کوتاهی کردند، آن هم در مملکتی که هزاران جوان برای دفاع از آن و این که دست نااهلان نیفتد فی سبیل الله جان دادند... و قرآنی که میفرماید:

((فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ))                                                       ((وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ))

و اگر هم اعتقادی به این حقیقت ها ندارند چگونه انتظار دارند که با این همه هدر دادن عمر و جان و مالِ هزاران جوان و پیر و سلب آرامش از آنها با بی توجهی و برنامه ریزی نادرست جامعه ای پیشرفته و سالم داشت. که این تزریق سم در جامعه به طور مستقیم و غیر مستقیم به خود این افراد برخواهد گشت.

((وَ قِفُوهُمْ  إِنهَّم مَّسْولُون‏))  سوره ی مبارکه صافات -آیه 24        

 والسلام...